آماده باش

سلام خوش اومدی نظر یادت نره تا وبلاگ بهتر شه

جایگاه غاصبان خلافت حضرت علی (ع) از نگاه قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

دو آیه در قرآن کریم هست که برای جویندگان مذهب حقه ،خیلی چیز ها را روشن میکند.

1- آیه 59 سوره النسا که معروف به آیه "اولوالامر"هست:

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً

ترجمه:

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است.

2-آیه 61 سوره النسا:

وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً

ترجمه:

و چون به آنها گفته شود كه به سوى آنچه خداوند نازل كرده و به سوى فرستاده او بياييد، منافقان را مى‏بينى كه از تو به شدت اعراض مى‏كنند و ديگران را نيز باز مى‏دارند.

خب ، مشخص شد در زمانی که پیامبر حکمی دهد و آن حکم برای بعضی ها خوش نباشد ،شروع به مخالفت میکنند "که این ها منافق اند"

پس میتوان گفت آنان که در باره ی حکم خدا که از طریق پیامبر به مردم رسید و مبنی بر ولایت امیر المومنین علی (ع) بود، مخالفت کردند از روی جهلشان نبود بلکه از روی نفاق بود.

یعنی میدانستند حق چیست ولی کتمان کردند.

در آیه اولی که معرفی شد ،مشخص بود که اگر مردم درباره ی حکم اولوالامر به توافق نرسیدند باید برای پیدا کردن حکم حق،به حکم خدا و پیامبرش رجوع کرد.

ولی در آیه دوم موضوع درباره ی افرادی است که آنان بعد از نپذیرفتن حکم اولوالامر ،حکم پیامبر را نیز نپذیرفتند.

شان نزول آیه در مورد اختلاف یک یهودی با یک منافق است که یهودی پیشنهاد داوری محمد (ص) را کرد چون میدانست او با رشوه ، داوری نمیکند ولی منافق پیشنهاد داد برای داوری نزد یک کاهن یهودی برویم چرا که میدانست او با رشوه قضاوت میکند.

حال به دو تفسیری که از بزرگان در باره ی آیه 61 هست را مشاهده میکنیم.(گویا این آیات حرفی بیش از این دارد):

اطيب البيان في تفسير القرآن ج‏4 119 و 120

ما جامعه شيعه مى‏گوييم باين عامه عمياء بيائيد در حقانيت على عليه السّلام و ابا بكر رجوع كنيم بقرآن مجيد و باخبار متواتره صادره از پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بكلى اعراض ميكنند و عوام خود را هم منع شديد ميكنند مگر آيه ركوع و آيه مباهله و دو آيه يوم الغدير و بسيارى از آيات ديگر و همچنين حديث منزلة و حديث ثقلين و حديث سفينة و حديث طير مشوى و حديث من كنت مولاه و احاديث ديگر

همه دلالت بر حقانيت على عليه السّلام بلكه صراحت ندارد چرا رجوع نميكنيد و نميگذاريد عوام رجوع كنند نعوذ باللَّه من النفاق و الضلالة و الكفر، چنانچه در تفسير على ابن ابراهيم است فرمود

هم اعداء آل محمد كلهم جرت فيهم هذه‏ الاية.

تفسير اثنا عشرى ج‏2 486 و 487

تبصره: چون آيات قرآنى عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب، پس آيه شريفه عموميت دارد نسبت به كسانى كه حاليه وقتى به آنها گفته شود:

بيائيد به حكم خدا و رسول رفتار كنيد، اعراض نموده و گويند: اقتضاى زمان چنين است كه ما به قانون مجعوله رفتار كنيم. يا للعجب از اين قوم كه خود را مسلمان دانند، مگر نعوذ باللّه، خدا و پيغمبر مخبر نبودند كه قرون اخيره چه احكامى محتاج اليه است، تا وضع آن نموده مردم را بلا تكليف نگذارند. البته قرآن حكمش باقى و عموم مكلفين مأمورند به عمل به آن تا روز قيامت، پس بنا بر اين است. حسانات عقليه و آراء جديده غير مشروعه هر دوره‏اى از زمان، چه محلى از اعراب دارد.

در كافى شيخ كلينى و اكمال الدين صدوق رحمه اللّه در ذيل خبرى،حضرت رضا عليه السّلام به عبد العزيز فرمايد: اى عبد العزيز بن مسلم! جهالت كردند مردم و خدعه و حيله نمودند در آراء خود. بدرستى كه خداى عز و جل قبض روح پيغمبر خود ننمود تا كامل كرد دين او را و نازل فرمود به او قرآن را كه در آنست تفصيل هر چيزى؛ بيان فرموده در آن حلال و حرام و حدود احكام را و جميع آنچه را كه محتاجند مردم به آن كاملا. پس فرمود خداى عز و جل:

«فرو گذار نكرديم در قرآن چيزى را». «1» و نازل فرمود در حجة الوداع كه آخر عمر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، اين آيه را كه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ‏.

يعنى: امروز دين شما را براى شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و راضى شدم كه اسلام دين شما باشد. «2» و امر امامت از تماميت دين است، و رحلت ننمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا اينكه بيان فرمود براى امتش، معالم دينشان را و واضح ساخت براى آنها راهشان را و واگذاشت ايشان را بر طريق حق، و اقامه نمود بر آنها على عليه السّلام را علم و امام، و ترك نكرد بيان چيزى را كه امت محتاجند. پس هر كه گمان كند كه خداى تعالى كامل نفرموده دينش را، به تحقيق رد كرده كتاب اللّه را، و هر كه رد كند كتاب الهى را، كافر است. «3»

پس برای بار چندم بر همه ی ما اثبات شد که آن کسانی که در ابتدا با خلافت علی مخالفت کردند ،منافق بودند.

اگر همه برای مسیر زندگی خود به حکم خدا و رسولش مراجعه میکردند ،مسیر دین منحرف نمیشد.

خداوندا به همه انسان ها هدایت را عنایت بفرما.

موضوعات: بررسی ولایت امام علی(ع) در قرآن,

برچسب ها: حضرت علی , امام علی (ع) , حضرت علی (رض) , علی(ع) , امام علی در قرآن , امام علی (ع) در قرآن , امام علی(ع) در قرآن , علی در قرآن , امام علی(رض) در قرآن , امام علی (رض) در ,

[ بازدید : 581 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 29 شهريور 1393 ] 20:01 ] [ آماده باش ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]